همه علقمه غرقِ / شمیم علمداره
هزار تا حسین میخواد / که اعضاتو برداره
داداشِ من الآنه / بشه دیگه پشتم خم
چقد فاصله داره / دو تا ابروهات از هم
خیر نبینه اونیکه
توو رکابت پا گذاشت
یه جای سالم واسه
صورت ماهت نذاشت
حیدر کرببلا
تشنه سقا
زیر این همه نیزه / نمی شد که پیدا شی
مگه باورم میشد / که تو ماه من باشی
چقد بی کس افتادی / غریبیت که من رو کشت
تو از مرکب افتادی / دراومد تیرا از پشت
تو که صد پاره شدی
غم به جون من نشست
تیر به چشمای تو خورد
کمر من رو شکست
امون از دست جدا
تشنه سقا
نه مشک و نه دست، امّا / فقط خون دل داری
فغان میزنم واست / کمه شیون و زاری
شدی غارتِ نیزه / سر نیزه ها رفتی
علمدار من بودی / عزیزم کجا رفتی
داره از داغت داداش
روحم از تن می پره
کی توی این عالم از
من اباالفضلی تره
امیر بی ادعا
تشنه سقا
حالا که دیگه مادر / گرفتت روی دامن
صدام می زنی تازه / کجایی داداش من؟
امیر سپاه من / یل بی هماوردم
به خیمه چطور داداش / بدون تو برگردم؟
نرو که راهِ نفس
توو گلوم بسته شده
من شکستم از غمو
زینبم خسته شده
بی پناهه خیمه ها
تشنه سقا






