حسین الشهید اربعین شور ، زمینه ، زمزمه خسته حالم حسینبهمن عظیمی

خسته حالم حسین 
 علت آه و ناله‌م حسین 
خواهر آواره ت اومده 
 بیا به استقبالم حسین 

زائرت اومده 
قدْ کمون و مصیبت زده
معلومه حتی از ظاهرم 
که حالم خیلی خیلی بَده

خبر داری یا نه / بی تو اسیر شدم
نمی‌شناسی منو / انقده پیر شدم
با رفتنِ تو از / زندگی سیر شدم
نمی‌شناسی منو / انقده پیر شدم

 

پاشو ای بامرام 
 خواهرت اومد از شهر شام
همسفر بودم با قاتلت 
 اینه که اوجِ درده برام

بی‌تو بُریدمُ و 
 مجلسِ نامحرم دیدمُ و
کاش می‌شد ببینی این تنِ 
 کبود و موی سفیدمُ و

یه ذره کم نشد / عذاب و درد من
خودم خبر دارم / که موندی بی کفن 
پاشو داداش خودت / قبر منم بِکَن
خودم خبر دارم که / موندی بی کفن 

 

ای زخمت بی شمار  
فاتحه خونم با چشم زار
آبی که سهم لبت نشد 
 حالا میشه سهمِ این مزار!

ذبیحاً بالقفا 
 تشنه لب کشتنت از جفا
حُرمتِ هردوتامون شکست 
نکرد این دنیا به ما وفا

بوی خونت هنوز / می‌رسه به مشام
چقد تو رو زدن / مقابلِ چشام
مگه یادم میره / ضربه های مدام
چقد تو رو زدن / مقابلِ چشام

 

دلتنگم کربلا 
با دوری می‌جنگم کربلا
رفیقام رفتن قلبم شکست
مگه من از سنگم کربلا

دلتنگم کربلا 
 رویای قشنگم کربلا
حق داری اگه راهم ندی 
 من لَکّه ی نَنگم کربلا!

هیچی به جز حرم  / نمی‌خوام از خُدام
چی از تو کم میشه / اگه منم بیام
دلم بی طاقته / کاری بکن برام
چی از تو کم میشه / اگه منم بیام

 

بیچارم کربلا 
تو گلی من خارم کربلا
دارم می‌میرم از این فراق 
 کم بِده آزارم کربلا

بیچارم کربلا 
خیلی دوسِت دارم کربلا
گِره افتاده به کار من 
تنها راهِ چارم کربلا

خودم که می‌دونم / همش توو بازی ام!
جنازَه‌مم بیاد / پیش تو راضی ام
محتاجِ لحظه‌ی / مهمون نوازی ام
جنازَه‌مم بیاد / پیش تو راضی ام

مرتبط
نظرات شما
[کد امنیتی جدید]