مرگم قطعی شده!
نشسته اَجَلم توو کمین
تا دیدم اوضاع احوالتو
پیشِت با زانو خوردم زمین
سخته مرگ جَوون
سخته بِبینیش توو خاک و خون
از رو خاک بلند نشی علی
میمیره بابات اینو بدون
چشاتو واکُن و / چشم ترو ببین
بلند شو خنده ی / یه لشکرو ببین
شکستگیِ قلبِ پدر و ببین
بلند شو خنده ی / یه لشکرو ببین
میدونست دشمنم
با کُشتنت منم میکُشه
میدونست توو این دنیا فقط
دل من به بودنت خوشه
دست و پا میزنی
میلرزه دست و پای منم
کاش پاشی واسم کاری کنی
من دارم اینجا جون میکَنم
اهل حرم همه / دنبالت اومدن
با بُغض و کینه ی / علی تو رو زدن
هر قسمتش یه جاست / اعضای این بدن
با بُغض و کینه ی / علی تو رو زدن
باید از توی دشت
ذره به ذره جَمِت کنم
دست من نیس که بُهتم زده
چیکار باید با غمت کنم
کاری کرد داغ تو
از فرطِ گریه هق هق کنم
ممنونم از عمه زینبت
اومد نذاشت اینجا دق کنم
روزم شده دیگه /سیاه مث شبا
دارم میچینَمِت / به روی این عبا
تا به مدینه بُرد / بوتو باد صبا
دارم میچینَمِت / به روی این عبا