حسین الشهید طلیعه محرم شور ، زمینه ، زمزمه پیچیده بوی عطرِ حسینبهمن عظیمی

بازم تو شهرمون
پیچیده بوی عطرِ حسین
اشکم رو دفترِ صورتم
می‌نْویسه قطره قطره حسین!

بازم تو شهرمون
می‌پیچه نغمه ی یاحسین
می‌رسه روزی که آدما
میگن توو کل دنیا حسین

می‌رسه روزی که / عاشق بشن همه
واله و عاشقِ / حسین فاطمه 
برای دلبرش / بمیره هم کمه
واله و عاشقِ / حسین فاطمه 

 

با اذن فاطمه
پوشیدم بازم پیرهن سیاه
همین شب اول قلبمو
راهی کردم سمت قتلگاه 

شکر خدا دلم
با درد و غم میشه رو به رو 
واسه اومدن به روضه ها
از اشک چشمام دارم وضو 

تو عُمقِ قلبمه / محبت حسین
برام مقدسه / مصیبت حسین 
نفس کشیدنم / عنایت حسین
برام مقدسه/  مصیبت حسین 

 

بازم توو کربلا
کعبه میشه هر شب مُعتکف
روضه‌تو واسه سنگم بگن
از داغ تو میشه مُنعطف!

ای که تو روضه هات
گریه کرد جن و انس و ملک
تا ابد می‌گَرده دورِ تو
خورشید و ماه و چرخِ فلک

همیشه گردنم / به زیر منّت و ...
خدا نگیره از / من این سعادتو
الهی زندگیم/شِه خرجِ هیئت و
خدا نگیره از / من این سعادتو

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]