قاسم بن الحسن شهادت زمزمه یتیم برادرم پاشوعبدالله باقری

قاسم
ماه زیبای حرم پاشو
یتیم برادرم پاشو
پاشو که با هم بریم نم ‌نم
قاسم
گل پرپر حسن پاشو
علی اکبر حسن پاشو
پاشو تا باز بغلت کنم

امانتِ - برادر من / همش بودی - زیر پَر من
حالا ولی - شرمنده هستم / بر نمیاد - کاری ز دستم

شدی با سنگا نشونه / عمو کنارت گریونه
حنا رو موهاته یا لخته خونه؟
قد کشیدی رو خاکا / هم قد شدی با سقّا
زره میشه پیدا برا تو حالا

 

قاسم
نعل و اسب ‌و ... تن تو رو خاک
زخمایِ هلالیِ چاک چاک
آتیشی رو جگرم انداخت
قاسم
به یتیم‌نوازیشون لعنت
ضریح شکسته‌ی سینَه‌ت
من و یاد مادرم انداخت

این همه درد - نگفته پیدا است / روضه‌ت چقد - شبیه زهرا است
یه ذرّه هم - نفس نداری / اسم منو - رو لب‌ بیاری

گریه نکن پنهونی / تو کُشته‌ی هجرونی
دیدم که بعد اکبرم دلخونی
دیدم که دلگیری تو / از زندگی سیری تو
ماه عسل رو نیزه ها میری تو
 

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]