بی‌پلاک‌ - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

غم تو باعثِ عذاب من شد
نجمه میون خیمه سینه زن شد
تو بودی توی دست من امانت
بدجور عموت شرمنده ی حسن شد

پا نزن روی خاک قاسمم - که عموت می‌میره 
تو بری کسی نیست که دیگه - دستمو بگیره
چه بلایی اومد به سرت - وای، عموت بمیره

(می‌ریزه رو زخمای تو اشکای رَوونم اشکای رَوونم
برات بمیرم قاسمم ای عزیز جونم ای عزیز جونم) ۲

داغ تو ای امانتِ برادر
سخت تره واسم از علیِ اکبر 
نجمه میون خیمه چشم به راته
مرگ جَوون سخته برا یه مادر

هرکسی ببینه تو رو فکرش می‌ره مدینه!
یاد مادرم زنده شده - ای شکسته سینه
خون پاکتو دیدم که جاری روی زمینه

(بدجوری چشمت زدن ای ماه آسمونم ماه آسمونم
برات بمیرم قاسمم ای عزیز جونم ای عزیز جونم) ۲

حالم بَده دارم می‌میرم انگار
بالاسر توأم با چشمای زار
انگار شکسته کل استخونات
قدت بلندتر شده از علمدار

مثل تو وخیمه به خدا - حال من عمو جون
روی جسم تو جای حنا - بسته لخته ی خون
با دو چشم خیسم دیدم سنگت زدن توو میدون 

(تو تازه دامادم بودی قاسمِ جَوونم قاسمِ جَوونم 
برات بمیرم قاسمم ای عزیز جونم ای عزیز جونم) ۲