حال دلم شد از غمت دگرگون
نیای به این دیار نیزه و خون
من نامه دادم که بیای به اینجا
شرمنده ی روتم پسر عمو جون
کاش شبیه مسلم تو رو تنها نذارن اینجا
ای عزیز زهرا حُرمتت - رو ندارن اینجا
کاش با دست بسته زینبت - رو نیارن اینجا
(نمیمونن این کوفیا پای عهد و پیمان پای عهد و پیمان
کوفه نیا کوفه نیا ای پسر عمو جان ای پسر عمو جان ) ۲
توو این دیار، مَردی نداره مفهوم
از قطره ای آب میشی اینجا محروم
این کوفیا شرم و حیا ندارن
کوفه نیا پسر عموی مظلوم
دخترت رو اینجا نیاری - ای عزیز جونم
از خیال و فکرِ خواهرت - میسوزه درونم
خالی میکنن پشت تو رو - کوفیا، میدونم
(سرت رو اینجا میبُرَن با لبای عطشان با لبای عطشان
کوفه نیا کوفه نیا ای پسر عمو جان ای پسر عمو جان) ۲
نمونده راهی واسه التیامم
کاش برسه به گوشِ تو پیامم
سفیر تو بودم عزیز زهرا
این کوفیا نذاشتن احترامم
با لبای تشنه جون میدم - با یه قلب سوزان
کار من تموم شد ولی دردام نداره پایان
تازه این شروعِ بی کسی-هاته ای حسین جان
(ای کاش نَمونه روی خاک پیکر تو عریان پیکر تو عریان
کوفه نیا کوفه نیا ای پسرعمو جان ای پسرعمو جان) ۲