تویی سحاب رحمت الهی
که واسه من بزرگترین پناهی
همیشه میشه روی تو حساب کرد
مثل یه کوه میمونی تکیهگاهی
فارغ از جهانم تا تویی - صاحبْ اختیارم
توی هر دو دنیا عشقت آقا میاد به کارم
من به غیرِ مُردن واسه تو - حاجتی ندارم
(غیر تو چیزی نمیخوام از خدای سبحان از خدای سبحان
دست من و دامان تو یا قدیم الاحسان یا قدیم الاحسان) ۲
آبرودارِ عالَمی حسین جان
مُحَوِّلَ الاَحوالمی حسین جان
تو معنیِ صراط مستقیمی
نهایتِ کمالَمی حسین جان
نوکر تو بودن بهترین - جایگاه و عنوان
کربلای تو زیباتره - از بهشت رضوان
جا نمیشه وصف خوبیات - توی صد تا دیوان
(تو پادشاهی و منم نوکرت حسین جان نوکرت حسین جان
دست من و دامان تو یا قدیم الاحسان یا قدیم الاحسان) ۲
هرجایی که اسمی ازت شنیدم
با پا نه با سر سوی تو دَویدم
اگه هزار امید باشه برا من
خودِ تو هستی هَر هزار اُمیدم!
ای که آدم و جن و ملک - گریه کرده واست
حتی خاک پای سینه زن-هات داره قداست
قلب من یه عمره میکُنه - از غمت حراست
(دست منو رها کنی؟ این نداره امکان این نداره امکان
دست من و دامان تو یا قدیم الاحسان یا قدیم الاحسان) ۲