حسین الشهید شب عاشورا واحد این آخرین شببهمن عظیمی

از درد بی کسیِ هم شکستیم
حالا توو این بیابونا نشستیم
دلم داره می‌تِرِکه از این غم 
این آخرین شبه که با هم هستیم 

از غم تو هم رنگ خزون - شد بهارم اینجا
مادرم وصیت کرده تنهات نذارم اینجا
کاش که عصر فردا نکنن - غصه دارم اینجا

(بدون تو سیاه میشه روزگار زینب روزگار زینب 
بی تو می‌میرم به خدا ای سالار زینب ای سالار زینب) ۲

 

فکرِ نبودن تو کرده پیرم
هرچی بگی چِشمْ‌ بسته می‌پذیرم
وابستَتِه تمومیِ نفس هام
گفتم هزار دفه، بی تو می‌میرم 

خواستی از کنار من بری - جام نذاری اینجا
سخته بین دشمن زینبِ - تو بمونه تنها
بعد تو می‌مونم تنها با - بچه‌ها و زن‌ها

(از غم بی کسی تو بی‌قراره زینب بی‌قراره زینب 
بی تو می‌میرم به خدا ای سالار زینب ای سالار زینب) ۲

 

ای وای اگر تنها بمونی فردا
تنها میون غصه ها و دردا
ای وای اگر فردا میون گودال
تشنه سرت رو بِبُرَن نامردا

خوب می‌دونم آخر داغ تو - رو دلم می‌مونه 
می‌بینم تنت رو که تپیده توو خاک و خونه
می‌بینم از الان که سرت - دست این و اونه

(می‌شْکنه بی تو حرمت و اقتدار زینب اقتدار زینب
بی تو می‌میرم به خدا ای سالار زینب ای سالار زینب) ۲

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]