حسین الشهید گودال قتلگاه واحد غوغا میون قتلگاهبهمن عظیمی

به گوش من رسید صدای آهِت
غوغاییه میون قتلگاهت 
جلو چشام ریختن سرت توو گودال
چیکار کنه خواهر بی پناهت

ظرف دو سه ساعت از غمت - پیر شدم خمیدم
وقتی از روی تل دور تو - نیزه ها رو دیدم 
مثل مادر از داغ تو هی - ناله می‌کِشیدم

(از خوردنِ یه قطره آب شد لبِ تو محروم شد لبِ تو محروم
سالار زینب یاحسین ای شهید مظلوم ای شهید مظلوم) ۲

 

زخمی ترین شهیدم ای امیرم
چه دردی داری می‌کِشی بمیرم 
نمی‌ذارن بیام به قتلگاهت
از نیزه ها چطور پَسِت بگیرم؟!

با یه خنجرِ کهنه سرت - رو بُریدن از پُشت
خنجری که همراهِ با تو - حتی زینبم کُشت!
کاشکی لااقل غارت نشه - انگشتر با انگشت

(فدای تشنگیت بشم ای بُریده حلقوم ای بُریده حلقوم
سالار زینب یاحسین ای شهید مظلوم ای شهید مظلوم) ۲

 

دلم می‌خواد کنار تو بمیرم 
برای رفتن دیگه ناگزیرم
ای کاش می‌ذاشتن قبلِ رفتنم باز
بیام تو رو توو بغلم بگیرم

جای بوسه ای نیست به تنت - بس که نیزه خوردی
رفتی آخرش تنها منو - با خودت نَبُردی
رفتی خواهرت رو اینجا دست کیا سپردی 

(دارم طنابو می‌بینم روی دست و بازوم روی دست و بازوم
سالار زینب یاحسین ای شهید مظلوم ای شهید مظلوم) ۲

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]