علی اصغر شهادت واحد مُهرِ غریبیِ منبهمن عظیمی

ای عشق بابا ، لالایی لالا ، بخواب گل نیلوفر من
عزیز بابا ، از تشنگی ها ، راحت شدی ای اصغر من
از داغ تو شکستم / از زندگی چه خستم
منو نَکُش بابایی / پرپر نزن رو دستم
مثلِ - غنچه ی گل رو دستای لرزون من پژمردی
آخر - به جای آب جلو چشام از حرمله تیر خوردی ۲
لالایی اصغر من ۴

 

عزیز مادر ، تا روز محشر ، شرمندم از روی تو بابا
شدم هلاکِت ، از خون پاکِت ، گرفت تنم بوی تو بابا
انگاری که با خنجر / بُریدن از تنت سر
مُهرِ غریبیِ من / خون گلوته اصغر
ای وای - نمی‌دونی بابا که این لحظه چه حالی دارم
دارن - همه می‌خندن به من و اشک دو چشم زارم ۲
لالایی اصغر من ۴

 

آتیش بگیره ، ای کاش بمیره ، این غمو توی قلب من کاشت
فدای چشمات ، مادرِ تنهات ، هزارتا آرزو برات داشت
برام نمونده راهی / دلم میده گَواهی
به دستِ نیزه دارا / نَیوفتی تو الهی
داره - از غم تو علی جونم می‌لرزه کُلِّ افلاک
حالا - به جای گهواره باید بذارمت توی خاک ۲
لالایی اصغر من ۴

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]