من نواده ی فاطمهم
انقده حرف بد نزن
تو رو به هر کی دوس داری
عمه جونو انقد نزن ، انقده حرف بد نزن
نزن منو مُدام / قوّت نداره پام
طنابو هی نَکِش / خودم دارم میام
دردام هزار هزار / نخند به چشم زار
پاهای نحستو / رو چادرم نذار
من نواده ی حیدرم
به معجر من دس نزن
به خدا خودم راه میام
پاهام خیلی خستهس نزن ، به معجر من دس نزن
بی آب و بی خوراک / دیگه شدم هلاک
تازیونه نزن / نَکِش منو رو خاک
کاشکی بشی سَقَط / بَدَم میاد ازت
بهش میگم: بذار / بابام بیاد فقط ...
پیغمبره جدّ ماها
انقد لگد از پشت نزن
دندونای شیریم شکست
توو صورت من مُشت نزن ، انقد لگد از پشت نزن
بگو بخند نکن / راهَمو بند نکن
ای نانجیب منو / از مو بلند نکن
نزن به پیکرم / درد میکنه سرم
دیگه نمونده سو / به چشمای ترم