حسین الشهید عاشقانه شبهای زیارتی واحد ، زمزمه آشوبه دلِ مضطرمبهمن عظیمی

آشوبه دلِ مضطرم
آرامش من کربلا
چشمامه پُرِ التماس
ای خواهش من کربلا ، آرامش من کربلا

قبله ی دلهایی / شب‌هات چه رویایی 
نمیشه اونجا دید / به غیرِ زیبایی
قلبم پریشونت / بی سر و سامونت
میشه شب جمعه / فاطمه مهمونت 

 

ای نور صراط خدا
ای مبدأ و پایان من
راه رسیدن به خدا 
بخشنده ی رحمان من ، ای مبدأ و پایان من

غریبِ آشْنایی / خوبی و آقایی 
همیشه از نوکر / کردی پذیرایی 
اسم تو اعجازه / خوبیت بی‌اندازه
برای خوب و بد / آغوش تو بازه

 

نامردا چه بد کُشتنت
شد از قفا سرت جدا
با لبِ تشنه کُشتنت
واسهْ رضایت خدا ، شد از قفا سرت جدا

مابین گودالی / یارالی یارالی
زدن تو رُو همه / دستِ پُر و خالی!
چه شاد و سرمستن / تمامشون پَستن
توو بدن پاکِت / نیزه رو می‌شْکستن
 

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]