حسین الشهید کاروان اسرا زمزمه كعب نى مى زدرضا تاجیک

به روى اين نيزه ، اسير شدى حسين
چقدر توو اين چند روز ، تو پير شدى حسين
اگر چه مهمون ، حصير شدى حسين
غبار و خاكستر / نشسته رو موهات
دارم مى سوزم از / مصيبت چشات
با سنگاى توو راه / دريده شد لبات
اينقدر رو نى قرآن نخون حسين
تا نيفتى هى زير پاشون، حسين

 

نگم چى آوردن ، به روز ما توو شام
مارو توو شهر بردن ، ميون ازدحام
آتيش و سنگ مى ريخت ، سرم ز روى بام
توو هلهله به تو / صدام نمى رسيد
يه نانجيب پرده / ز محملم كشيد
رو نيزه ها عباس / اين صحنه رو مى ديد
دف مى زد با اشكاى مصيبتم
كعب نى مى زد نامرد به صورتم

 

مارو نگه داشتن ، توو كوچه ها حسين
اراذل آوردن ، كنار ما حسين
ديگه نگم از اون ، يهوديا حسين
ببين هنوز زينب / برات كفن پوشه
يه بغض سنگينى / توو سينه مى جوشه
يه نانجيب مى خواست / كه مارو بفروشه
روى قلب من حسرت گذاشت حسين
روى دخترات قيمت گذاشت حسين

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]