مسير اين دريا، به سمت ساحله
مى پيچه توو صحرا، صداى قافله
شده كجا خيره، نگاه حرمله
گرفته قلب من/ ز ناله ى حسين
پره چقدر عطر/ سلاله ى حسين
رو شونه ى عباس/ سه ساله ى حسين
مى رسه علمدارش قدم قدم
روى خاک اين صحرا كوبيد علم
داره مى سوزه دل، برا دل رباب
براى چشمايى، كه مى كشه عذاب
برا لبايى كه، نمى خوره به آب
يه روز مياد اصغر/ رو دستاى پدر
فدا ميشه اى واى/ با نيزه ى سه پر
براى يارىِ/ حسين خونجگر
مى درخشه يک مهتاب على على
سربريده ى ارباب على على
مى ترسه زينب كه، توو دشت كربلا
بيفته سالارش، به زير دست و پا
ببينه عشقش رو، به روى نيزه ها
نگاهشو دوخته/ به سمت قتلگاه
چشاش به صحرا و/ دلش اسير آه
مشوشه زينب/ ز خستگى راه
روضه مى خونه واسه يه بى پناه
بوسه گاه زينب شد گلوى شاه