پاشو میوهی دل پاشو مرد بابا
پاشو خوب نگا کن که افتادم از پا
نیای من نمیرم پاشو جان زهرا
پاشو ارباً اربا
علی جان / دل از من بریدی که چشمات و بستی؟
تو بودی / عصای منِ پیرمرد که شکستی
چرا هر کجا رو / توو صحرا میبینم / تو هستی؟
علی جان ۴
میبینی رمق واسه بابات نمونده
خودش رو ، رو زانو تا اینجا کشونده
میخواستم بمیرم دیدم عمه جونت
خودش رو رسونده
عبامو / مثه سفرهی نذری پهن کردم اینجا
با عمّه / تو رو میچینیم رو عبا عشق بابا
آخه مثل خیرات/ بمیرم که پخشی/ توو صحرا
علی جان ۴