تو که از حرم نوحه گر با چش تر
رسیدی سراسیمه تا قلب لشگر
نذاشتی که من جون بِدَم پیش اکبر
شدی یار و یاور(کجا موندی آخر)
حالا که / دو تا اکبرت رو آوردم کجایی؟
میدونی/ چقد لحظهها رو شمردم کجایی؟
نبودی گُلاتو/ بهمادر سپردم/ کجایی؟
(امون از غریبی۳) ۳
تموم کردی در حقّ من خواهری تو
میدونی دلم رو کجا میبری تو؟
نیا باشه ، غم رو بریز توو خودت که
مثه مادری تو
همون که/ غماشو به روی بابامون نیاورد
نگفت که/ لگد چه بلایی سر محسن آورد
به بابا نگفت که / چطوری توو کوچه/ کتک خورد
(امون از غریبی۳) ۳