حسین الشهید شب عاشورا زمینه تو درمونمیبهمن عظیمی

سربند:
ای منتقمِ خونِ ، ثارالله لَکَ لَبِّیک
آجَرَکَ الله مولا ، فِی مُصیبَتِ جَدِّک
گریه می کنی توو روضه ها از غمِ حسين
هر شبانه روز رو دوشِته پرچمِ حسین
هستی بانیِ عزای مُحَرَّمِ حسین
گریه از اشک زینب / واسه اون جسم عریان
گریه واسه خُشکیِ / لبهای شاهِ عطشان
یا حسین یا ثارالله ۴

 

سرتاپا غرقِ دردم ، اما تو درمونمی
لحظه ای پیش من باش، تو آروم جونمی
وای اگه تو رو ازم بگیرن چیکار کنم
بعد تو چیکار با این دل بی قرار کنم
کاشکه جونمو منم براتو نثار کنم
می دونی که داغ تو / قاتلِ خواهرِته
از نگاهت می فهمم / این شبِ آخَرِته
ای حسین جانم حسین ۴

 

می دونی که دور از تو ، قلبم از شادی دوره
داره می کُشه منو ، اضطراب و دلشوره
حتی فکرشم سخته داداش واسه خواهرت
زیر دست و پا ببینه رو خاکه پیکرت
یا ببینه که به روی نیزه میره سرت
امشب می خوام از خدا / راحت از این دنیاشَم
نبینم روزی رو که / تو نباشی من باشم
ای حسین جانم حسین ۴

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]