پهلوانِ ، لشكرم من
كربلا را ، حيدرم من
من علمدار سالار دينم
شير غرّان ام البنينم
يار و ياور حسينم - ماه لشكر حسينم 2
شهرتم شد ، اشجع الناس
وقف زينب ، جان عباس
بر سر دوش من مشک آب است
زندگىِ عزيز رباب است
آب مشک من زمين ريخت - آبرويم اين چنين ريخت 2
دست من از ، تن جدا شد
ابرويم از ، هم سوا شد
تير دشمن به چشمم نشسته
تا نبينم كه پشتت شكسته
اى امام بى كس و يار - سيدى خدانگهدار 2