چشامو باز دوباره گريه مى گيره
مگه ميشه مگه از ياد من ميره
خودم ديدم جوونت غرق غمها شد
توى ميدون چطورى ارباً اربا شد
خودم ديدم كه اصغر با لباى سرد
غريبونه پيش چشمات تلظى كرد
خودم ديدم سپاه شام شده بى تاب
توى ميدون مى كردى التماس آب
خودم ديدم علم از دست ماه افتاد
يه لشگر گرگ به سمت خيمه راه افتاد
خودم ديدم مى ديدى آسمونو دود
توى گودال يه نامرد روى سينت بود
خودم ديدم تو مقتل جستجو ميكرد
جلو چشمام تنت رو پشت و رو ميكرد
خودم ديدم قدمهايى كه شد تند و
تو دستاى يه نامرد خنجر كُند و ...
خودم ديدم داره قطع ميشه اميدم
خودم ديدم، دوازده ضربه رو ديدم
تو رو كشتن مى اومد نغمه ى تكبير
تو رو كشتن به دستم بسته شد زنجير
حسين جانم فداى جسم بى تابت
تو رو كشتن ندادن قطره ى آبت
تو رو كشتن غنائم رو سوا كردن
تنت رو واى توى صحرا رها كردن
تو رو كشتن سرت رو نيزه ها مى رفت
بدون تو آخه زينب كجا مى رفت
حسین الشهید شام غریبان زمزمه ارباً اربا شدرضا تاجیک
مرتبط
نظرات شما