بی قرارم / بی کس و یارم
به خاک غربت / سر می گذارم
غریبمو پشت این حجره ی بسته
به دیدنم می آید پهلو شکسته
با دل مضطر، این دم آخر روضه گرفتم، برای مادر
آه و واویلا آه و واویلا 2
روضه خوانم / رفته توانم
آتش این زهر / سوزانده جانم
ناله ی من رفته تا به اوج افلاک
پا می کشم از لب تشنگی روی خاک
من نیمه جانم، قامت کمانم خون می چکد از، کنج دهانم
آه و واویلا آه و واویلا 2
دارم به لبها / با چشم دریا
روضه ی جد / غریب خود را
روضه گرفتم با یاد سرو لیلا
فَقَطًّعوه ُ بِسُيوفٍ ارباً اربا
بی تاب و خسته، فرق شکسته نیزه به پهلوی او نشسته
آه و واویلا آه و واویلا 2