حسن المجتبی شهادت نوحه لبریز آهمرضا تاجیک

بی سپاهم / لبریز آهم
مگر چه بوده / جرم و گناهم
با که بگویم بی یار و بی حبیبم
در شهر پیغمبر مظلوم و غریبم
در سینه ی من، غصه نهفته        دارم هزاران، راز نگفته
آه و واویلا آه و واویلا 2

 

غرق آلام / ساکت و آرام
شنیده ام من / طعنه و دشنام
سلام من بی پاسخ شد در مدینه
زدند به ران پایم زخمی ز کینه
وای از اهانت، وای از جسارت     راحت شدم از، آن همه تهمت
آه و واویلا آه و واویلا 2

 

ناتوانم / قامت کمانم
همسر من شد / قاتل جانم
مظلومی و تنهایی من ندیدند
از زیر پایم سجاده را کشیدند
می سوزم آخر، به یاد مادر        به یاد مسمار، به یاد آن در
آه و واویلا آه و واویلا 2

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]