غم به پا شد / پر از نوا شد
شهر مدینه / کرببلا شد
به شهر پیغمبر این خبر رسیده
که آمد از ره زینب قامت خمیده
شده شعارِ، زینب کبری و ما رایتُ، الا جمیلا
آه و واویلا آه و واویلا 2
روح احساس / با دل حساس
چها کشیده / بدون عباس
به روی دستان او رد طناب است
محنت کشیده از مجلس شراب است
او عاشقانه، دارد به شانه جراحت و زخم، از تازیانه
آه و واویلا آه و واویلا 2
در عذاب است / پر التهاب است
دل بی قرار / حال رباب است
این بانویی که سوخته از آفتاب است
همسر شاه کرببلا رباب است
با دیده ی تر، با قلب مضطر گوید دمادم، لالایی اصغر
آه و واویلا آه و واویلا 2