علی المرتضی شهادت نوحه وای؛ می شوی آسودهامیرحسین الفت

سالیانی است که مادر ندارم    جز شما سایه بر سر ندارم
تو اجازه بده ای پدر جان         مرهم از زخم تو بر ندارم
وای؛ فرق خون آلوده       وای؛ درد دوری بوده
وای؛ می شوی آسوده
وای یا علی یاحیدر 3


می کند زینبت را دگر پیر    روی فرق سرت زخم شمشیر
پشت در کودکان یتیم اند           بین دستانشان کاسه شیر
شد سینه ام دارالغم         بر زهر ابن ملجم
وای؛ بی اثر شد مرهم
وای یا علی یاحیدر 3


رفتنی گشتی و بی قرارم            سر به دیوار غم می گذارم
گر چه من را سپردی به عباس   در وجودم چه دلشوره دارم!
وای؛ زخم چندین ساله     وای؛ بر سرت شد لاله
وای؛ می زنم من ناله
وای یا علی یاحیدر 3

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]