ای اذان گو اگر می توانی
بهر بابا بگو یک اذانی
تا کنار تن اربااربا
آخرین اشهدم را بخوانی
وای خون چکد از دیده- وای جسم خون غلطیده
وای شد زهم پاشیده
وای یااباعبدلله(ع)
تا به زحمت کنارت رسیدم
دیگر از این جهان دل بریدم
تا صدایم کنی بار دیگر
لخته خون از گلویت کشیدم
وای زان لبان گلگون- وای می کشم من بیرون
وای لخته هایی از خون
وای یااباعبدلله(ع)
می کنم جمع ز هر سو تنت را
قطعه قطعه همه جوشنت را
می برم با خودم سوی گودال
آرزوی پدر گفتنت را
وای خنده های اعداء – وای تو ببر از صحرا
وای پدر پیرت را
علی اکبر شهادت نوحه ای اذان گو اگر می توانیامیرحسین الفت
مرتبط
- علی المرتضی شهادت نوحه امیرحسین الفت
- فاطمه الزهرا هجوم به خانه وحی نوحه امیرحسین الفت
- علی السجاد شهادت نوحه رضا تاجیک
- حسین الشهید شب عاشورا نوحه امیرحسین الفت
- قمر بنی هاشم شهادت نوحه امیرحسین الفت
- علی اصغر شهادت نوحه امیرحسین الفت
- قاسم بن الحسن شهادت نوحه امیرحسین الفت
- عبدالله بن الحسن ، قاسم بن الحسن شهادت نوحه امیرحسین الفت
- فرزندان زینب کبری - - -نوحه امیرحسین الفت
- موضوع نامشخص - بدون دسته بندی ، حسین الشهید ورود به کربلا نوحه امیرحسین الفت
- مسلم بن عقیل - - -نوحه امیرحسین الفت
- رقیه سادات شهادت نوحه امیرحسین الفت
نظرات شما