حسن المجتبی شهادت واحد ، زمزمه دردم و دوا کردی زهر!عبدالله باقری

دردم و دوا کردی زهر !
من دیگه می‌رم از این شهر
شهری که برام خاطره‌های خوبیو به جا نذاشته
شهری که داغِ بی‌مادریو روی دل من گذاشته
یادمه حقِ - بابامو خوردن
یادمه اون روز - طناب آوردن
مثل متّهم - توو کوچه بُردن - ای جانم
یادمه هنوز - غربت حیدر
توی گوشَمه - ناله‌ی مادر
دست فضه بود - غنچه‌ی پرپر - ای جانم
آه و واویلا / از این غربت ۳ واویلا

 

عمریه تنها می‌سوزم
شد شب سیاه هر روزم
بعد روزی که دشمن خدا راه مادرم رو سد کرد
خدا میدونه غرور منو چادرو با هم لگد کرد
بین خار و گُل - فاصله کم بود
کاش قَدَم مثلِ - اباالفضلم بود
ضربه‌ای که زد - خیلی محکم بود - واویلا
نانجیب از جونِ ما چی میخواد
گوشواره شکست - نبُردم از یاد
مادرم پا شد - ولی باز اُفتاد - واویلا
آه و واویلا / از این غربت ۳ واویلا

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]