علی الرضا شهادت واحد پادشاه مُلکِ طوسبهمن عظیمی

تا زمانی که می‌باره رحمتت شبیه بارون
گِرِه کوری نمی‌مونه دیگه توو زندگیمون
گرچه ناراحت و خسته از جفای روزگاریم
تا امام رضا رو داریم به خدا غمی نداریم
اومد اِسمِت - دوباره این دلم هوایی شد
دوباره مشهدُ الرِّضایی شد
دوباره پَر زد از توو سینه
فدای اون - کبوترای حَرمِت آقا
قربونِ لطف و کرمت آقا
نداری توو جهان قرینه
علی سیرَت حسینی خو / مدد یا ضامن آهو
رضا جانم ۴

 

پنجره فولاد تو دارالشّفای عالمینه
از سخای بی حسابت کُلِّ ایران زیرِ دِینه
رأفت و موهِبَتت وِردِ زبونِ خاص و عامه
اون که در جوارِتِه همیشه اَیّامِش به کامه
تو هستی که - مسیحِ خِطّه ی خراسانی
چقد برازندته سلطانی
مُرده به اذنِت زنده میشه
الهی که - کم نشه سایَت از سرِ ایران
اون که نشه گدای تو سلطان
یقین یه روز شرمنده میشه
زدم در محضرت زانو / مدد یا ضامن آهو
رضا جانم ۴

 

رعیت و حلقه به گوش پادشاه مُلکِ طوسم
خاک پای زائرای حضرت شَمسُ الشُّموسَم 
جیره و مَواجبم رسیده دائم از مُضیفِت
یا مُعینَ‌ الْضُعَفا رحمی به این عبدِ ضعیفت
مث هربار - بازم نگاه به نوکری کردی
همیشه ذره پروری کردی
هیچ وقت نکردی نااُمیدم
آقا جانم - بازم گِرِه از کار دل واکُن
برات کربلامو امضا کن
دیگه از این دنیا بُریدم
به حق خونِ رو پهلو / مدد یا ضامن آهو
رضا جانم ۴

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]