محمد المصطفی شهادت واحد غم جانکاهبهمن عظیمی

جبرئیل امشب عزادار  یه دردِ دل خَراشه
آیه ی "اِنّا اِلَیهِ راجعون" روی لباشه
عرش اعلی شد سیاپوش از مصیبت فراقش
واسه ی علی و زهرا چِقَدَر سنگینه داغش
امان ای دل - کعبه هم از غصه پریشونه
دل زمین و آسمون خونه
از این عزا و این مصیبت
امان ای دل - ملائکه همه شدن گریون
میون جنت همگی دلخون
مدینه رو گرفته غربت
امان از این غم جانکاه / محمد یا رسولَ الله
محمد یا رسولَ الله

 

به شبای تیره ی فاطمه نور منجلی بود
رفت از این دنیا اونی که پشتوانه ی علی بود
بی وفایی ها همیشه تا ابد داره تداوُم
بعد پیغمبر شروع شد تازه نامردیِ این قوم
امان ای دل - چه زود دادن مزد رسالت رو
ندید گرفتن چون عدالت رو
حق رو به زیر پا گذاشتن
امان ای دل - همه با بی حیایی و خِفَّت
هیزم آوردن واسه ی بیعت
فاطمه رو تنها گذاشتن
میگه زهرا با گریه آه / محمد یا رسولَ الله
محمد یا رسولَ الله

 

خُلف وعده کردن از انجام هر قول و وظیفه  
لعنتِ حق به تموم اهل شورای سقیفه
دشمنِ وصّیِ پیغمبر شدن با صد بهونه
واسه ی بیعت گرفتن از علی ریختن توو خونه
امان ای دل - آتیش بُخل و کینه رفت بالا
فاطمه مونده زیر دست و پا
دیگه نگم از زخم مسمار
امان ای دل - زدن به بُغض و کینه شون دامن
یک سوم ساداتو که کُشتن
توو شعله بین در و دیوار
حسن هی می‌میگه وا اُماه / محمد یا رسولَ الله
محمد یا رسولَ الله

 

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]