قاسم بن الحسن شهادت زمزمه يادگارى برادرم حسنرضا تاجیک

الهى قاسمم - عمو بشه فدات
سخته نمى تونم - كارى كنم برات
اى يادگارى - برادرم حسن
پاشو يه بار ديگه - منو صدا بزن
چى اومده به روزت / چى اومده به روزم
كمک ميخواى تو از من / عمو دارم مى سوزم 
نانجيبا با كينه / دور تو حلقه بستن
پيشونيتو مثه من / با سنگ زدن شكستن
امون از اين غريبى ۴
 
 
نفس نفس نزن - حال منو ببين 
مى كنم التماس - پاتو نكش زمين
چيكار كنم بگو - عمو تو اين عزا
مى لرزه دست و پام - مى زنى دست و پا 
غمت عزيز جونم / راه گلومو بسته 
به زير مركباشون / سينه ى تو شكسته 
سخته برام عمو جون / رو خاک تو رو ببينم 
عبايى نيست تنت رو / به روى اون بچينم 
امون از اين غريبى ۴
 
 
ميرى نبينى تو - حرم جسارته
به تن مادرت - رخت اسارته
نمى بينى پاشون - به خيمه وا شده
سر يه گوشواره - سر و صدا شده
نمى بينى غم توو / دل مخدّراتو   
نمى بينى كه بردن / معجر عمه هاتو 
ميرى كه توى گودال / نبينى پا ميذارن 
نبينى لحظه اى كه / عبامو درميارن
امون از اين غريبى ۴
نظرات شما
[کد امنیتی جدید]