علی اصغر شهادت زمزمه جون ميده ربابرضا تاجیک

▪️از زبان حضرت رباب▪️
 
گريه نكن حسين - منو نده عذاب 
گريه نكن حسين - كه جون ميده رباب
گريه نكن حسين - بى طاقتم نكن 
اسير اشكاى - خجالتم نكن  
راحت شده خيالم / گرچه دلم شكسته 
كه پشت خيمه آروم / على چشاشو بسته 
مگه نگفتى آخر / خواب بهشتو مى ديد
مگه نگفتى آب خورد؟! / مگه نگفتى خنديد؟! 
عزیز من حسین جان ۴
 
 
گريه نكن حسين - جون به لب اومده
عباى خونى - تو آتيشم زده
بازم لباساشو - بهت نشون ميدم
دستاى خاليمو - همش تكون ميدم
نذار كه توى خيمه / خجلت زده بشينم
من اصغرم رو دادم / كه اشكاتو نبينم
اگه بدى اجازه / شمشير بر مى دارم 
شرمنده ام حسين جان / ديگه پسر ندارم
عزیز من حسین جان ۴
 
 
اون قبر كوچيكش - امونمو بريد
شكر خدا كسى - تدفينشو نديد 
خوابيده زير خاک - همين برام بسه
دستاى نيزه ها - بهش نمى رسه
اينا ديگه به اصغر / كار ندارن؛ مگه نه؟
محاله جسمو از خاک / در بيارن؛ مگه نه؟ 
مثه بقيه اصغر / سرش جدا نميشه !!!
سرش جداشه هم باز / رو نيزه جا نميشه 
عزیز من حسین جان ۴
نظرات شما
[کد امنیتی جدید]