حسین الشهید شام غریبان زمینه ریگ داغ صحرابهمن عظیمی

مسیر عمرم حکایت عشق
میون قلبم حرارت عشق
سلام نوکر با چشمای تر
به کربلا و به حضرت عشق
عمریه دارم ازت میخونم / تا که زندگیم حسینی شه
سخته رو به راه بشم من امّا / فاطمه دعام کنه میشه
در، هوای، شب روضه ها پر می‌گیرم
من، برات، زیارت رو آخر می‌گیرم
(یا حسین ۳ جان) ۳

 

یه هاله از خون نشسته روتو
تموم صحرا گرفته بوتو
یه جای سالم رو پیکرت نیست
باید ببوسم رگ گلوتو
باز به زور تازیونه دارم / از تو من دل می بُرم داداش
کاش میذاشتن کفنت می کردم / لااقل با چادرم داداش
بی، تو با قاتلت همسفر میشه زینب
کربلا تا، به شام دربدر میشه زینب
(یا حسین ۳ جان) ۳

 

می ریزه اشکم تا گاه و بیگاه
فقط به یاد تو می کِشم، آه
وضو گرفتن یه عده کافر
کشتن تو رو قُربة الی الله
روی ریگ داغ صحرا داداش / می مونی با تن خونبارت
راهیِ بزم شرابم بی تو / عشق من خدانگهدارت
با، هزار آه و افسوس میرم از کنارت
میرم اما، می مونه دلم بی قرارت
(یا حسین ۳ جان) ۳

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]