علی اصغر شهادت زمزمه خونی تر از قنداق تواحسان پیریایی

خسته نباشی پهلوون، خوش اومدی به دامنم
به صورتم نگاه نکن، تا که نبینی میشکنم
بیا توو گهواره بخواب، رو نیزه ها پُر خطره
ببین که از هق هق من، شونه ی خیمه ها تره
چی شده چشمای بابات / چرا داره خون میباره
تو که دیگه سیراب شدی / پس چرا بارون میباره
خونی تر از قنداق تو / چشمای گریون منه
خودت جوابمو بده / این قنداقه س یا کفنه؟
لالا علی جان ۴

 

اینقده بی تابی نکن، بذار خودم خاکش کنم
خدا رو شکر هنوز میشه، کفن تن پاکش کنم
چیزی که نیست فقط یه کم، زیرگلوش خونی شده
فدا سرت آقا  اگر، شش ماهه قربونی شده
اگر که زیر خاک باشه / بهتره ای خسته ترین
از اینکه فردا ببینم / شش ماهه رو نیزه نشین
لالا لالایی اصغرم / آروم توی خاکها بخواب
شروع میشه دیگه برام / زندگیِ پر از عذاب
لالا علی جان ۴

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]