عبدالله بن الحسن - - -زمینه من بچه شير حسنمبهمن عظیمی

بدونه عالمی/ آخرین یار تو منم
از عمو دل نمیکَنم/ من بچه شير حسنم
چطو زنده باشم/ دل پريشون ببينمت
اينطورمحزون ببينمت/ تو خاک و خون ببينمت
واى، زيردست و پاست همه هستم  جون من عمه، رهاكن دستم
بي كس و ياره بين اين لشكر             غيرمن دیگه، نداره ياور
بى بال و پر ميشم       فخر پدر ميشم
ميرم برا عمو سپر ميشم
جانم عموحسين ۳

ببين عمه، عمو/ غرق در خونِ پيكرش
خاكيه جسم اطهرش/ شمر اومده بالا سرش
میون قتلگاه/ افتاده با صورت زمین
جون نداره دیگه، ببین/ کهنه خنجر و در کمین
آه، بی حیا با یک، دل پُر کینه    داره می شینه، به روی سینه
چقَدَر غصه، به دلم دارم      دست باد افتاد، گیسوی یارم
میرم به قتلگاه              دل مست دلبره
میرم نگن عَموم بی لشکره
جانم عموحسين ۳

اومدم ای عمو/ تا که تو رو یاری کنم
خون از چشمام جاری کنم/ واسه زخمات کاری کنم
اومدم ای عمو/ تو آغوشِ تو بمیرم
سوی بابا پَر بگیرم/ از دنیای بی تو سیرم
وای، نداره چاره، دل خاطرخواه     زندگی سخته، واسه عبدالله
اومدم تا که، جون بدم اینجا       قطره ای باشم، توی این دریا
میخوام نشون بدم       که مَردِ میدونم
میخوام فدات بشم عمو جونم
جانم عموحسين ۳

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]
ناشناسچهارشنبه، 07 آبان 1393 12:16
متشکرم