حسین الشهید گودال قتلگاه زمزمه جای عصاعبدالله باقری

حسین من
با قدّخم میام توو این غوغا بُنَیَّ
حسین من
شلوغ تر از پشتِ دره اینجا بُنَیَّ
با یه سیلی / با یه مسمار
من دیگه اُفتادم بین بستر
صدتا نیزه / صدتا شمشیر
(چی کشیدی جلو چشم خواهر ۲)
(رو این پیکر ۲)
دیگه جا نیست برای ضربه‌ی بیشتر
به قدر بوسه هم جا نیست برا مادر (برا مادر ۲)

 

حسین من
رو پیرهنت چند ردّ پا دیدم بُنَیَّ
حسین من
روی لبات جای عصا دیدم بُنَیَّ
روی سینه‌‌ت کی نشسته؟
آه! که این صحنه زینب رو کُشتش
کور بودم کاش / چی می‌بینم؟
(موت و پیچونده ما بین مشتش ۲)
(من و سوزوند ۲)
برای زخمیِ بی‌جون رجز می‌خوند
با چکمه زد به پهلوت و برت گردوند (برت گردوند ۲)

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]