حسین الشهید ورود به کربلا زمزمه خاک آتیشعبدالله باقری

دلم دلم
دلم چرا  یه جور دیگه در اضطرابه
چرا چرا
آب فرات به چشم من عین سرابه؟
این جوونا / با اباالفضل
خیمه که میزنن پیش من باش
دوست ندارم / که بشینه
(گرد و خاکی به روی تو داداش۲)
(من و زاری۲)
چرا خیره به گودال پُر از خاری
بگو که زینب و تنها نمیذاری (نمیذاری ۲)

 

داداش داداش
از آسمون انگار داره آتیش میباره
داداش داداش
از وقتی اومدیم رباب آروم نداره
خاک اینجا / مثل آتیش
میسوزونه همه تار و پودم
اون بلندی / تلّ خاکی
(دلهره میندازه توو وجودم۲)
(توو این پیکار۲)
اگه با نیزه جسم تو بشه نی‌زار
منه پرده نشین میرم سر بازار (سربازار ۲)

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]