علی المرتضی شهادت ، ضربت خوردن بدون نغمه علی را کشتندمهدی ستارزاده

سی سال به شانه بار غم برد علی
سی سال فقط خون جگر خورد علی
در کوفه نه! در کوچه علی را کشتند
سی سال فقط مُرد، فقط مُرد علی ...

 

یک عمر دلش ز غصه‌ی یاس شکست
تا آن که سرش به بغض خنّاس شکست
تیغی که به فرق مرتضی گشت عمود
در علقمه فرق سر عباس شکست ...

 

پر بود ز غم حال و هوایش یک عمر
محرم میشد چاه برایش یک عمر
بشکافته سر شد ز نمک نشناسی
مردی که نمک بود غذایش یک عمر

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]