مناجات - - -زمزمه توو این لیالیبهمن عظیمی

با دست خالی اومدم / با خسته حالی اومدم
بعدِ یه سال دربدری / توو این لیالی اومدم
توو چَنته چیزی جز خجالت ندارم
روم نمیشه سرم رو بالا بیارم
جز در این خونه کجا سر بذارم
گناهای من قدِ هفت آسمونه
آخ - بخشش از بزرگونه ۲

 

رفته به یغما هستم و / مثل یه ورشکستَم و
دوباره می‌خورم زمین / اگه نگیری دستمو
آواره بودم و پناهم دادی باز
وِجهه به این روی سیاهم دادی باز
توبه شکستم ولی راهم دادی باز
داد می‌زنم تا همه عالم بدونه
آخ - بخشش از بزرگونه ۲

 

می‌شنوی سوز و آه من / ای همه ی پناه من
واسطه آوردم تا که / بگذری از گناه من
تو رو به اون پیکر غرقابه ی خون
تو رو به خواهری اسیر و نیمه جون
منو ببخش خدای خوب و مهربون
باقیِ روضه توی قلبم بمونه
آخ - بخشش از بزرگونه ۲

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]