محمد المصطفی شهادت زمزمه کاشکی آتیشیعبدالله باقری

کاش بدی رو شرو(ع) نکنن / کینه هاشون و رو نکنن
میخ سرخ شده رو با لگد / بین سینه فرو نکنن
کاشکی آتیشی جور نکنن / جنگْ با آیه‌ی نور نکنن
در که رو سر زهرا شکست / از روی در عبور نکنن
جای قلب توو سینه‌شون انگاری سنگه
مرد اگه مرد باشه با زن نمیجنگه
دخترم پای علی کوتاه بیا نیست
جای بار شیشه زیر دست و پا نیست ۲

 

کاشکی خون به جگر نیارن / از مغیره خبر نیارن
زهرامو نزنن با غلاف / داد حیدر و در نیارن
خوبیام میمونه بی جواب / فکرشم منو میده عذاب
کاش جلو چشای حَسنِین / حیدر و نکِشن با طناب
کاش مدینه مردمش نباشن اونجا
کمکم نمیکنن نیان تماشا
از خونه تا کوچه رو خاک رد خونه
کار فضه سخته پشت در خونه ۲

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]