حسین الشهید شب عاشورا زمزمه آشوب نگاهتاحسان جاودان

چرا امشب هر نگاهِ / تو مثه غریبه هاس
نگو از فردا عزیزم / دیگه راهمون جداس
دلم آتیش می گیره تا / حرف رفتن میزنی
چرا داری از رو خاکا / خار و خاشاک میکنی
بی تو می میرم - از دنیا دل سیرم
الهی که دوریت - نباشه تقدیرم
داداش - یه دنیا تشویشم
چی میشه که بازم - بمونی تو پیشم
جونم (حسین حسین داداش) ۳

 

داره آشوب نگاهت / دلمو میلرزونه
خواهرت که غصه هاتو / از توو چشمات می خونه
چرا قاسم رو که دیدی / اشک رو گونه‌هات نشست
اسم عباس، داداش من / چرا بغضتو شیکست
نگو که فردا - داداشِ من تنها
میفته توو گودال - به زیر دست و پا
"یا دَهر - اُفٍ لکَ" یعنی
از نی سرِ خواهر - معجر نمی بینی
جونم (حسین حسین داداش) ۳

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]