سربند
خدا تا گل منو سرشت
رو قلبم اسم تو رو نوشت
تا میام توی هیاتت آقا
میشینم انگار وسط بهشت
عشق عالم گیرم / من برا تو میمیرم
درمون دردام و از / دستای تو میگیرم
یا اباعبدالله ۴
چه ترسی میون لشکره
توو میدون خودِ پیمبره
تا رجز میخونه همه میگن
این صدا نعره های حیدره
تیغ و میچرخونه / یک تنه توو میدونه
اضرِبُكُم بِالسَّيفِ حَتّي يَنثَني میخونه
یا علی اکبر ۴
توی خیمه عمه دل غمین
توو میدون دشمنه توو کمین
بمیرم که یه نانجیبی زد
به سرش با عمود آهنین
گوشه ای از میدون / علی رو دوره کردن
کینه ی مولا رو دارن / تمومشون نامردن
یا علی اکبر ۴
آنقدر با شمشیر به شما میزنم تا شمشیر تاب بردارد
(بخشی از رجز حضرت علی اکبر علیه السلام)