اوضاع لشكر در هم شد
خيمه بدون محرم شد
داغ برادر سنگينه
افتادى و پشتم خم شد
پشت و پناهم / ديگه بى تكيه گاهم
دستات دلاور / رو خاكه بين راهم
حسينت - به جز مرگ - چيزى نمى خواد
كه تير از - توو چشمت - بيرون نمياد
ديگه يار - ندارم - اى داد بيداد
شدم گرفتار / پاشو علمدار ۲
مشكت نمى خوام پُر آب شه
اصغر نمى خواد سيراب شه
مى ترسم آخر بعد از تو
سيلى و كعب نى باب شه
ماه عشيره / نباشى دل مى گيره
اى غيرت الله / حرم اسيرى ميره
مى بينى - صداىِ - سپاه بلنده
همون كه - به اشكم - داره مى خنده
رو نيزه - سرت رو - آخر مى بنده
توو كوچه بازار / مى شى جلودار