حسین الشهید ورود به کربلا زمینه خیمه ها شد برپاابوالفضل آلوئیان

یه باغبون اومد / یه روز توو این غربت
من خاک غم بودم اما / حالا شدم تربت ۲
شاهدم خودم ؛ باغبون عجب گلایی داشت
شاهدم خودم ؛ خواهری رو لب نوایی داشت
داداش حسین - من از این دشت بلا میترسم
بیا بریم - من از اسم کربلا میترسم
امون امون امون امون از این غریبی ۲

 

با فرمان آقا / خیمه ها شد برپا
موج غم میشینه بین / دخترای زهرا
خیمه میزنه غم بین / دخترای زهرا ۲
از رو محملا ؛ تا یه گهواره پایین اومد
موج غربت و ؛ هی آب فرات صدا میزد
میاد روزی - روزی که توو خیمه قحط آبه
اون روزی که - به خدا روز مرگ ربابه
امون امون امون امون از این غریبی ۲

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]