قاسم بن الحسن شهادت واحد یادگار برادر منمحمد بیابانی

صدات میاد نمیدونم کجایی / نمیدونم کجای کربلایی
طرز نفس کشیدنت عموجون / نشون میده که زیر مرکبایی
مثل پرنده ی شکاری - میام برای یاری
که دشمنت نگه بی کس و کاری
آينه ی شكسته قاسم - به خون نشسته قاسم
حنا كی روی موهات بسته قاسم
پاشو یادگار برادر من
پاشو نوجون دلاور من
كاری از عموی تو برنمياد
نزن دست و پا در برابر من 2
عمو به فدات عمو به فدات 4

 

کشتی آرزوم به گِل نشسته / كاشكی كه واشه این دو چشم بسته
چشای تارم مث صورتت خون / دلم شبيه دنده هات شکسته
تنت ميون جار و جنجال - شده حسابی پامال
يه روزه قد كشيدی قد صد سال
ميبرمت سينه به سينه - دليل گريه ام اينه
چرا پاهات عزيزم رو زمينه
نگات منو بدجور آتيش ميزنه
مث دمای آخر حسنه
اين اسبا كه از پيكرت رد شدن
مقدمه ی قتلگاه منه 2
عمو به فدات عمو به فدات 4

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]