حسین الشهید ورود به کربلا واحد فكرى به حال معجرهاعلی صالحی

نمى پرسم چرا حيرونى - نمى پرسم چى شد مهمونى
فقط از تو سؤالم اينه - چرا توو اين زمين مى مونى
به جاى اينكه خيمه رو بنا كنى
تو بايد قبر مارو دست و پا كنى
حالا كه روبروت يه لشكر اومده
بايد فكرى به حال معجرا كنى
اين خاک دامن گير ميشه / زينب اينجا پير ميشه ۲
به وحشت افتاده سكينه
داداش بيا بريم مدينه
اخی الغريب حسين مظلوم ٢

 

توو اين صحراى دور افتاده - دل زينب به شور افتاده
كه از حالا دارم مى بينم - سرت كنج تنور افتاده
الهى زير دست و پا نبينمت
الهى روى خاک رها نبينمت
تويى كه سايه سر منى داداش
الهى سر به نيزه ها نبينمت
از قيل و قال مى ترسم / از اون گودال مى ترسم ۲
داداش مارو كجا آوردى
به قتلگاه چرا آوردى
اخى الغريب حسين مظلوم٢

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]