یابن شمس الضحی، یابن طاها
یابن الزهرا، تصدق علینا
و انا العبد، انت مولا، ابی عبدالله
حسین جان - سایهی سرم - خورده از کرم - به تو مسیرم
حسین جان - اگر نوکرم - داده مادرم - به روضه شیرم
ارباب من، ای حسین جان 3
میرسد از حرم صوت قرآن
شام آخر رسیده حسین جان
وای من از، عصر فردا، یا اخ العطشان
برادر - صدای تو از - میان خیمه - رسد به گوشم
برادر - نگو که باید - برای فردا - سیه بپوشم
بنشین یک دم/ در کنارم
تا بر دوشت/ سر گذارم
تا تو هستی/ غم ندارم
اخ المظلوم ای حسین جان 3
این شب آخری ای رشیدم
از امان نامه حرفی شنیدم
صبح فردا، به تو باشد، چشم امیدم
برادر - به خاطرت هست - پدر تو را گفت - که نور عینم
شبی که - سفارشت کرد - که جان تو و - جان حسینم
فردا در این/ دشت و هامون
از قلبم کن/ غصه بیرون
آه ای ماه/ هاشمیون
بنفسی انت یا اباالفضل 3