یابن شمس الضحی، یابن طاها
یابن الزهرا، تصدق علینا
و انا العبد، انت مولا، ابی عبدالله
حسین جان - سایهی سرم - خورده از کرم - به تو مسیرم
حسین جان - اگر نوکرم - داده مادرم - به روضه شیرم
ارباب من، ای حسین جان 3
ساقیا در حرم قحط آب است
خیمه ها غرق در اضطراب است
بین خیمه، رو به قبله، طفل رباب است
اباالفضل - نگفتی آخر - بی تو چه آید - بر سر زینب
اباالفضل - شدم پس از تو - دل نگران - معجر زینب
گر چه دستت/ شد بریده
غم مخور ای/ نوردیده
زهرا مشکت/ را خریده
بنفسی انت یا اباالفضل 3
خواهشی دارم از تو حسین جان
سوی خیمه مرا برمگردان
کودکان در، انتظارند، با لب عطشان
حسین جان - ببخش به پایت - نمی توانم - که خیزم از جا
بگیر از - دو چشم من خون - دوباره رویت - کنم تماشا
حالا دیگر/ بی پناهی
شاهی اما/ بی سپاهی
عازم سوی/ قتلگاهی
بنفسی انت ای حسین جان 3