علی اکبر شهادت واحد جوون لیلا اکبرمیلاد حسنی

میری برام میذاری، یه دنیا درد و
نگیر عصای دستِ، یه پیرمرد و
برو ولی، رحمی به غربت نگام کن
برای آخرین دفه بابا صدام کن
میری و دیدن سخته / ‎نفس کشیدن سخته / ازت بریدن سخته
واویلا
غمت علی آتیشه - دلم پر از تشویشه
حالا مگه تو خیمه - رقیه آروم میشه  ۳
"علی خدا همراهت"

 

آوردمت به خیمه، جوونه بابا
خیال نکن که بعدت، میمونه بابا
تا قطعه های جسمتو نبینه لیلا
عبا کشیدم رو تنت، ای ارباً اربا
به زخما موندم خیره/ هنوز ازت خون میره/ ‎دیگه بابات میمیره
واویلا
دلم بابا میسوزه - ‎از این بلا میسوزه
چی میشه با جسم تو - ‎تا خیمه ها میسوزه ۳
"جوون لیلا اکبر"

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]