عبدالله بن الحسن شهادت واحد عموی مظلوم منمیلاد حسنی

داره میاد به گوشم، صدای بابا
بذار که من فدات شم، به جای بابا
تو خیمه موندن دیگه کافیه عموجون
حالا دیگه، وقت تلافیه عموجون
همیشه باهام بودی/ پناه دستام بودی/ یه عمره بابام بودی
عموجون
بمیرم آه افتادی - تو قتلگاه افتادی
تو کوچه مثل مادر - چه بی پناه افتادی (۳)
"عموی مظلوم من"

 

همینکه آهت و از، حرم شنیدم
نفهمیدم چجوری، با سر دویدم
بمیرم از، عطش چشات، چه بی فروغه
دیر رسیدم، عمو چقد، سرت شلوغه
فدای هستت هستم/ با مادرت عهد بستم/ به پات بیُفته دستم
عمو جون
نشد که بابام آخر - سپر شه واسه مادر
ولی سپر میشم من - برات جلو این لشگر (۳)
"عموی مظلوم من"

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]