تو شهر کوفه غریبم چشام ابر بهاره
کشوندنم با جسارت روی دارالاماره
نیا کوفه ای حسین جان کوفی وفا نداره
دلم از کوفیا خونه/ شده از غصه لبریز
حسین جانم/ نیا اینجا/ تو این شهر بلاخیز
آخه دارن/ برات شمشیر/و نیزه میکنن تیز
وای از اون ساعت// که خواهرت روی تل ببینه پیکرت
قطعه قطعه و// بی کفنه میزنه به سر// با مادرت
حسین جانم وای 4
می ترسم آخر تو این شهر رو جسمت پا بذارن
می ترسم آخر مث من تو رم تنها بذارن
می ترسم که نیزه هارو تو پهلوت جا بذارن
آخه نامردای کوفه/ نقشه برات کشیدن
همونا که/ تو این غربت/ اشک منو ندیدن
تا تونستن/ واسه قتلت/ نیزه و تیر خریدن
بغض ماتمت// تو این گلو بیقرارتم// پسر عمو
پیش خواهرت// تو قتلگاه کاش نشه تن// تو زیر و رو
حسین جانم وای 4
به روی دارالاماره با این قلب حزینم
شده کارم گریه زاری فقط فکر همینم
باید از رو نیزه روزی سرتو رو نی ببینم
همه تو کوفه نامردن/ کی گفته اهل دردن
نیا اینجا/ که رحمی نیست/ همه فکر نبردن
دیدم که نیزه هاشونو/ برات آماده کردن
تشنه ی یک جرعه آبم من دائماً غرق// عذابم من
حرمله تیری// به کف داره فکر شیر خوار// ربابم من
مسلم بن عقیل - - -واحد فکر شیر خوار ربابم منگروه شاعرانه ها
مرتبط
- حسین الشهید شب عاشورا واحد گروه شاعرانه ها
- علی اکبر شهادت واحد گروه شاعرانه ها
- قمر بنی هاشم شهادت واحد گروه شاعرانه ها
- رقیه سادات - - -واحد گروه شاعرانه ها
- حسین الشهید ورود به کربلا واحد گروه شاعرانه ها
- علی اصغر شهادت واحد گروه شاعرانه ها
- فرزندان زینب کبری - - -واحد گروه شاعرانه ها
- عبدالله بن الحسن - - -واحد گروه شاعرانه ها
- قاسم بن الحسن - - -واحد گروه شاعرانه ها
- حسین الشهید آغاز محرم واحد گروه شاعرانه ها
نظرات شما