مسلم بن عقیل شهادت نوحه روی دارالعماره امرضا تاجیک

با دل پرشراره ام               ديده ی پر ستاره ام
تشنه لب بی كس و غريب    روی دارالعماره ام
بی قرارم كسی را ندارم
برای حسين غصه دارم
سرآمد دگر انتظارم
شدم من/ پريشان/ ميا كوفه ای حسين جان
يابن الزهرا يا حسين جان 3


كن حذر از سفر حسين     كوفه بيعت شكسته است
شمر دون وعده داده و        در كمينت نشسته است
می فروشند به چند سكه و زر
به شيطان، عزيز پيمبر
شوی تو بدون برادر
زند دست تقدير/ به دست طفل تو زنجير
يابن الزهرا ياحسين جان 3


خورده ام من فريب اين          ديده های پر ابرشان
ياحسين وحشيانه است    شيوه ی قتل صبرشان
نقشه دارند برای سر تو
برای رگ حنجر تو
برای دل خواهر تو
غريبانه خسته/ شوی تو سينه شكسته
يابن الزهرا يا حسين جان 3

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]